ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
هر بار که به پروژههای ناتمامی مینگرم که گشودهبودمشان و نتوانستم به سرانجام برسانم حسرت میخورم. مثنویخوانی، کژتابیهای زبان، شاهنامهخوانی و هزار و یک کارِ دیگر ...
البته شرایطِ زندگیام هم در این میان بیتقصیر نبوده و شیوهی نگرشِ من به جهان هم اینگونه است که نباید بابتِ شرایطِ بیرونی و تغییرناپذیر غصه خورد! اما در این میان «تنبلی»ِ شخصی نیز در کار است و همین است که مرا میآزارد...
حال مشکلِ اساسی انسجام است.
کتابی که خوانده میشود، اگر پس از آن به همان صورت رها گردد، اگرچه باز هم مفید است و تأثیرش را بر ذهن و زبانِ ما خواهد گذاشت، اما اگر این تأثیرگذاری با یادآوری و مرور و آگاهی و بازخوانی و نقدوبررسی همراه شود تأثیرش بسا که شگفتتر خواهد بود.
اما دفترهایی که برای این کارها اختصاص دادهام همه اینجا و آنجا رها گشته اند...
امروز به سرم زد (همانندِ هزاران بارِ دیگر) که بیایم و آهستهوپیوسته در وبلاگ آنچه را که میخوانم بازتاب دهم...
بیش از این توضیح نمیدهم ... ببینیم آیا چنین مسیری ادامه خواهد یافت یا که نه!