یادداشت‌برداری : بوردیو و خانواده

مایکل گرنفل در مقاله‌ی «اینترست» در کتاب «مفاهیم کلیدی پیر بوردیو» نکته‌ای نقل کرده که امروز به‌شدت من را شگفت‌زده کرد و به فکر فرو بُرد!

بحث در مورد این است عقلانی‌بودنِ کنش‌های انسانی ست. می‌دانیم که بوردیو با RAT (Rational Action Theory) و RCT (Rational Choice Theory) مشکلاتِ جدی دارد و در کتاب نظریه‌ی کنش‌اش هم مخالفت‌اش را با این تئوری‌ها بیان می‌کند. در ص ۲۵۲ از کتاب (گرنفل، ۱۳۹۳) به این توضیحات برمی‌خوریم:

«بوردیو اعمال فردی دیگرخواهانه یا رشادت انسانی را نادیده نمی‌گیرد، بلکه در پی فهم تجلیات فضایل در رویدادهای روزمرهٔ و تقریباً ثابت است. با این احوال تنها در روابط صمیمی خانوادگی و در درون خانه است که بوردیو تعلیق منافع(suspension of interest) را مشاهده می‌کند. یعنی در خانواده ما دیگر «ادا» در نمی‌آوریم بلکه واقعاً از چیزی می‌گذریم. در واقع بوردیو تعلیق منافع اقتصادی را در کانون خانواده به عنوان یکی از دو تابوی بنیادی خویشاوندی(در کنار تابوی زنای با محارم) می‌بیند. این همان چیزی است که ارسطو فیلیا(Philia) – علاقه یا دوستی – می‌نامید، نوعی علاقمندی که مانع رقابت اقتصادی در درون خانواده می‌شود. در نهاد خانواده، شدت اعتماد و علاقه تا حدی است که روابط بازار مسکوت می‌ماند... اما اگر به‌دنبال کسب سود هم باشیم این سود تنها احساسی و معنوی است (!) یعنی افراد از منافع مالی می‌گذرند تا از نظر روحی احساس رضایت کنند. برای بوردیو چنین رابطه‌ای فقط در خانواده امکان‌پذیر است. دیگر گروه‌های اجتماعی حتی با همبستگی و انسجام قوی از منطق احساسی خانواده تبعیت نمی‌کنند. مثلاً نخبگان علمی دانشگاه‌های فرانسه دارای حسی مشترک و انگیزه‌ای نیرومند برای همکاری جمعی هستند، با این حال منافع آنها ذاتاً اقتصادی است. آن‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی گسترده‌ای – (سرمایه اجتماعی) – که در اختیار دارند ارتباطاتی را ایجاد می‌کنند تا از طریق آن بتوانند به موقعیت‌های برتری در میدان دست یابند.»

این بند بسیار شگفت‌انگیز است! پرسش‌های فراوانی در ذهنِ من ایجاد شده... پرسش‌هایی از این قبیل که بوردیو بر چه اساس خانواده را این گونه جدا می‌کند؟ بر چه مبنا چنین رابطه‌ای را «فقط در خانواده امکان‌پذیر می‌داند»؟ اصلا بوردیو در کجاها چنین اشاراتی داشته؟ در کل بحثِ سودجویی در دوستی و روابط برای من مدت‌هاست که پرسش‌برانگیز است. چه می‌شود که سنجشِ هزینه-فایده واردِ رابطه‌های دوستی می‌شود؟ این هزینه-فایده‌ها تا کجا اقتصادی و تا کجا غیر اقتصادی هستند؟ اینکه بوردیو گفته نخبگان علمی دانشگاه‌های فرانسه از قواعد میدان اقتصادی پیروی می‌کنند به چه معناست؟ یعنی برای رسیدن به پول این کار را می‌کنند؟ یا اینکه «جنسِ» رقابتشان مشابهِ آن است و می‌توانند برای رسیدن به پاداش‌های دیگری از قبیل «موقعیت نمادین» و «پرستیژ» باشد؟